راه روشن

معرفی بزرگان

معرفی بزرگان

اولین خلیفه حضرت رسول صلی الله علیه و سلم حضرت صدیق اکبر رضی الله عنه کسی است که پیامبر در آخرین روزهای حیات خویش او را برای امامت مردم در مسجد خود انتخاب کرد و بر امامت او اصرار می ورزید، ابوبکر صدیق رض با نام ھای متعددی مورد خطاب قرار میگرفت. بیائید بنگریم چه کسی و در چه جایی این لقب ھا را به ایشان نسبت داده است:

عتیق

این لقب را پیامبر اکرم ص به ایشان نسبت داد. رسول اکرم ص، در حق حضرت صدیق : فرمودند: خداوند تو را از آتش جھنم رھایی بخشیده است (الإحسان فی تقریب صحیح ابن حبان ٢٨٠۱۵)

پس از این فرموده گھربار رسالت، حضرت صدیق به این لقب زیبا “آزاد شده”متصف شدند.

صدیق

این لقب نیز از ھدایای گرانبھای حضرت رسول اکرم ص به اوست. حضرت أنس بن مالک میفرماید: روزی پیامبر اکرم ص به ھمراھی حضرت ابوبکر و حضرت عمر و حضرت عثمان بالای کوه احد رفته بود که کوه به لرزه افتاد. رسول اکرم ص فرمودند: أحد آرام باش! بالای تو یک پیامبر و یک صدیق و دو شھید قرار دارند (صحیح بخاری ۳۶۷۵).

لقب “صدیق” بخاطر تصدیق و تأیید و باور کردن و راست پنداشتن بیش از حد پیامبر اکرم ص به ایشان داده شد. 

مادر مؤمنان؛ حضرت عائشه رض میفرماید: ھنگامی که پیامبر اکرم ص از سفر معراج بازگشت، چگونگی آن را برای مردم بازگو کرد. اھل مکه چون این سخن را از پیامبر ص شنیدند با عجله خود را به حضرت ابوبکر رساندند گفتند: برو از رفیقت خبر بگیر، او ادعا میکند که دیشب به بیت المقدس رفته و بازگشته”؟!

حضرت ابوبکر از آن ھا پرسید: آیا واقعا ایشان چنین حرفی زده است؟ آن ھا با تمسخر گفتند: بله، واقعا او چنین ادعایی میکند. 

حضرت ابوبکر فورا و بدون ھیچ تردیدی فرمود: اگر واقعا ایشان چنین سخنی گفته، حرفش کاملا درست است . 

آن ھا با تعجب گفتند: آیا واقعا تو این سخن را باور میکنی که او – پیامبر اکرم ص یک شبه به بیت المقدس رفته، و قبل از طلوع آفتاب از آنجا بازگشته است؟ 

حضرت ابوبکر رض فرمود : آری، من این سخن را تأیید می کنم چرا که من ایشان را در مسائلی بسیار شگفت انگیزتر نیز تصدیق میکنم، و باور دارم که صبح و شام از آسمان به ایشان خبر می رسد .

بنابر ھمین تصدیق بی مانندشان لقب “صدیق” به ایشان نسبت داده شد. (المستدرک، اثر/ الحاکم).

ایشان علاوه بر آنچه ذکر گردید، القاب دیگری از جمله “أتقی” – پرھیزکارترین – و “أواه” – توبه گذارترین – و غیره دارند. 

تولد و سیمای حضرت ابوبکر صدیق

حضرت ابوبکر صدیق س دو یا سه سال بعد از حمله ابرھه با فیل ھایش به مکه مکرمه (عام الفیل) در آن شھر چشم به جھان گشود. ایشان سفید رنگ مایل به گندمی، دارای اندامی زیبا وتنومند، صورتی پھن، ران ھایی قوی و پیشانی برآمده بود. بند انگشت ھایشان نمایان بود و موھای سفید و محاسنشان را با حنا رنگ میکردند. (الطبقات، اثر/ ابن سعد).

دو نفری که خداوند سومشان بود!

پیامبر خدا ص در شب ھجرت ھمراه با حضرت ابوبکر صدیق رض از مکه خارج شده به طرف غار ثور حرکت کرد و در آنجا خود را از دید قریش پنھان نمود.

قریش در پی یافتن او حرکت کرد. پس از جستجوی زیاد و تلاش ھای بسیار به دھانه غار ثور رسید. حضرت انس بن مالک رض آورده است که در شب ھجرت حضرت ابوبکر رض در غار خدمت پیامبر اکرم ص عرض کرد: ای پیامبر خدا! اگر یکی از این مشرکان به زیر پاھایش بنگرد به راحتی ما را می بیند. 

پیامبر اکرم ص فرمودند: ای ابوبکر! درباره دو تنی که خداوند سومی آن ھاست چه گمان بردهای ؟. (صحیح بخاری).

موقعیت ابوبکر صدیق رض پیش از اسلام

پیش از اسلام حضرت ابوبکر صدیق از جمله شخصیت ھای سرشناس و بارز و قابل احترام قریش به شمار می آمد.

ایشان مھم ترین شخصیت قبیله بنوتیم بود. در جمع آوری خون بھا و پرداخت مبالغ جریمه تنھا به ایشان اعتماد میشد. ایشان اگر مسئولیت یا ضمانت کسی را به عھده میگرفتند قریشیان فورا آن را پذیرفته روی حرف او حرفی نمیزدند.

و اگر بر کسی خون بھا یا جریمهای میبود و ایشان در حقش سفارشی میکرد ھمه به نحو احسن با وی ھمکاری میکردند تا از عھده آنچه بر اوست برآید. در چنین مواردی به ھیچ شخص دیگری غیر از او چنین اعتماد نمی شد.(أشھر مشاھیر الإسلام، اثر/ رفیق العظیم).

ایشان از سرداران نمونه و نامدار قریش شمرده میشد. سببش این بود که بدرد ھر دردمندی رسیدگی میکرد و ھر مصیبت زدهای را یاری میداد. او بخاطر مھمان نوازیش در مکه مکرمه بسیار مشھور بود. (نھایه الأرب، اثر/ آلوسی).

موفقیت های صدیق اکبر در میدان دعوت

رسول اکرم ص در قدم نخست، کسانی که با آن ھا رابطه بسیار صمیمانه و نزدیکی داشت را به اسلام دعوت کرد. یعنی خانواده و دوستان نزدیکشان، در میان این گروھی که پیامبر قبل از بقیه آن ھا را دعوت می کرد افرادی بودند که ھرگز در عظمت، بزرگی، راستگویی وصداقت ایشان کوچکترین شک و تردیدی نداشتند و فورا به دعوت ایشان لبیک گفته و به کانون پر سعادت اسلام گرویدند. این اشخاص موصوف به “السابقون الأولون” – اولین پیشگامان دعوت اسلامی – می باشند.

در صدر این فھرست ھمسر گرامی پیامبر اکرم ص ام المؤمنین خدیجه کبری رض، غلام آزاد شده پیامبر ص؛ حضرت زید بن حارثه، پسر عموی ایشان
حضرت علی بن أبی طالب که در آن زمان تحت سرپرستی پیامبر و در خانه ایشان می زیست و یار غار رسول الله ص حضرت ابوبکر صدیق رض، قرار دارند.

حضرت ابوبکر صدیق انسانی بسیار شرافتمند، نرم خو، خوش اخلاق، دریا دل، با صفات و ویژگی ھای بسیار پسندیدهای بود.

مروت، دور اندیشی، فعالیت ھای تجارتی و بازرگانی، خوش اخلاقی و شیرین سخنی ایشان دایره روابط اجتماعی ایشان را بسیار گسترده کرده بود. ایشان نیز افراد قابل اعتمادی که با آن ھا رفت و آمد و نشست و برخواست داشت را یکی پس از دیگری با اسلام آشنا ساخته، آن ھا را به دین مبین اسلام دعوت می نمود. در پی تلاش ھای او بیش از چندین نفر از سرشناسان مکه به اسلام گرویدند. (الرحیق المختوم، ص: ٩٣،)

اخلاق حضرت ابوبکر صدیق رض

ابن اسحاق در کتابش آورده؛ نه تنھا خانواده و قوم حضرت ابوبکر رض به ایشان بسیار ارج می نھادند و وی را دوست میداشتند بلکه قوم و فامیل ھای دیگر نیز به شرف و مکانت و فضل و اخلاق والای ایشان اعتراف داشتند. مردم شیفته علم، و فن بازرگانی و تجارت، و اخلاق پسندیده وی بودند و با احترام خاصی خدمتشان حاضر میشدند. چون ابوبکر صدیق از برخوردھای زشت و ظالمانه قریش به تنگ آمد و قصد ھجرت به حبشه نمود، یکی از سرداران عرب بنام حارث بن یزید بن الدغنه” از اینکه شخصیتی چون او مکه را ترک گوید بسیار اظھار غم و اندوه و ناراحتی کرده در وصف ایشان چنین گفت: 

(إنک تکسب المعدوم، وتصل الرحم، وتحمل الکل، وتقری الضیف، وتعین على نوائب الحق).

تو به ناداران رسیدگی میکنی و بیکاران را کار و درآمد میدھی، صله رحم به جا آورده به خویشانت میرسی، قرض ھا و مسئولیت ھای افراد درمانده و غریب و ناتوان را بدوش میگیری، مھمان نوازی میکنی و با افرادی که در راه حق دچارمشکل شدهاند ھمکاری میکنی (صحیح بخاری حدیث ۳۹۰۵).

ابن الدغنه گفت: افراد با اخلاقی چون تو را نباید از شھر و دیارشان بیرون برانند. من به تو پناه میدھم، تو در ضمانت و حمایت من به مکه بازگرد.

نقش عبدالله بن ابوبکر رض

عبدالله س به عنوان یک خبر رسان نمونه و وظیفه شناس با دقت فراوان و بصورت بسیار مخفیانه و زیرکانه از تمامی حرکات و نقشهھای دشمن سر در آورده، به پیامبر اکرم ص گزارش میدادند. بدون شک تربیت درست، آگاھی و فھم و درک و شعور والا، زیرکی و ھوش و علم و دانشی که عبدالله در سایه اسلام در آن پرورش یافته بود دریاری رساندن او بدین اسلام و نقش والایش در این مأموریت بسیار حساس و دقیق نقش بسزایی داشت. و این خود دلیلی است گویا بر کوشش ھا و تلاش ھا و اثر بسزایی که تربیت درست حضرت ابوبکر صدیق س بر فرزندش عبدالله داشته بود.

حضرت عبدالله س با یاری خداوند توانست تمام مأموریت ھایی که پدر گرامیش به ایشان محول کرده بود را به بھترین وجه به انجام رساند، و از پس ھمه مسئولیت ھایی که به او داه شده بود به بھترین صورت برآید . او تمام روز در جلسه ھای کفار مکه شرکت میکرد و ھمه نقشهھا و توطئه ھای شان را می شنید، و نیمه ھای شب خود را به غار رسانیده گزارش کاملی از تحرکات مکه را به پیامبر خدا ج و پدر بزرگوارشان حضرت ابوبکر صدیق رض تقدیم میکرد. او توانست آنچنان با مھارت و زیرکی و خاموشی از عھده مأموریتش برآید که ھرگز کسی از اھل مکه بر او ھیچ شکی نکرد. او تمام شب را بر دھانه غار نگھبانی میداد و با سپیده دم صبح زود آنچنان مخفیانه و زیرکانه خود را به مکه میرسانید که کسی بویی از ماجرای او نمیبرد.

منبع:سایت وااسلاما   http://vaislamah.com

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی